پنجشنبه، ۲۷ شهریور ۱۴۰۴
مقیاس سکته مغزی NIH ابزاری است که توسط ارائه دهندگان مراقبتهای بهداشتی برای تعیین کمیت عینی اختلال ناشی از سکته مغزی و کمک به برنامهریزی مراقبتهای پس از آن استفاده میشود، اگرچه هدف آن ارزیابی تفاوتها در مداخلات در کارآزماییهای بالینی بود. برای کارآزمایی فعالکننده پلاسمینوژن بافتی نوترکیب (rt-PA)، موسسه ملی اختلالات عصبی و سکته مغزی (NINDS) برای سکته مغزی حاد طراحی شده بود و اولین بار توسط متخصص مغز و اعصاب دکتر پاتریک لیدن و همکارانش در سال ۲۰۰۱ منتشر شد. قبل از NIHSS، در اواخر دهه ۱۹۸۰، چندین مقیاس رتبهبندی نقص سکته مغزی مورد استفاده قرار میگرفت (به عنوان مثال، مقیاس دانشگاه سینسیناتی، مقیاس عصبی کانادایی، مقیاس کمای ادینبورگ و مقیاس شدت اولیه آکسبری).
NIHSS از 11 مورد تشکیل شده است که هر کدام یک توانایی خاص را بین 0 تا 4 نمره میدهند. برای هر مورد، نمره صفر معمولاً نشان دهنده عملکرد طبیعی در آن توانایی خاص است، در حالی که نمره بالاتر، نشان دهنده سطحی از اختلال است. نمرات هر مورد به صورت جداگانه جمع میشوند تا نمره کل NIHSS بیمار محاسبه شود. حداکثر نمره ممکن 42 و حداقل نمره صفر است.
هنگام اجرای NIHSS، مهم است که معاینهکننده در انجام وظیفه محول شده، راهنمایی یا کمک نکند. معاینهکننده ممکن است دستورات را به بیمارانی که قادر به درک دستورالعملهای شفاهی نیستند، نشان دهد. با این حال، نمره باید منعکس کننده توانایی خود بیمار باشد. کمک فیزیکی معاینهکننده برای قرار گرفتن بیمار در موقعیت شروع آزمایش قابل قبول است، اما معاینهکننده نباید در حالی که بیمار در تلاش برای انجام وظیفه است، کمک بیشتری ارائه دهد. برای هر مورد، معاینهکننده باید اولین تلاش بیمار را امتیاز دهد و تلاشهای مکرر نباید بر امتیاز بیمار تأثیر بگذارد. یک استثنا برای این قانون در ارزیابی زبان (مورد 9) وجود دارد که در آن باید بهترین تلاش بیمار امتیاز داده شود. برخی از موارد شامل «نمرات پیشفرض کما» هستند. این نمرات به طور خودکار به بیمارانی که در مورد 1a نمره 3 گرفتهاند، اختصاص داده میشود. توجه داشته باشید که NIHSS ممکن است بسته به زمان نوسان داشته باشد.
۱. سطح هوشیاری (LOC)
ارزیابی سطح هوشیاری (LOC) به سه بخش تقسیم میشود. اولین آیتم، میزان پاسخـگویی بیـمار را میسنجند. دومین آیتم، بر اساس توانایی بیمار در پاسخ به سوالاتی است که به صورت شفاهی توسط معاینهکننده ارائه میشود و آیتم آخر بر اساس توانایی بیمار در پیروی از دستورات کلامی برای انجام کارهای ساده است. توجه داشته باشید اگرچه این ردیف به سه بخش تقسیم شده است، اما هر زیربخش به نمره نهایی اضافه میشود، گویی که یک سوال جداگانه است.
الف) پاسخگویی LOC: نمرات این مورد توسط پزشک و بر اساس محرکهای مورد نیاز برای بیدار کردن بیمار تعیین میشود. معاینهکننده ابتدا باید ارزیابی کند که آیا بیمار کاملاً نسبت به محیط اطراف خود هوشیار است یا خیر. اگر بیمار کاملاً هوشیار نباشد، معاینهکننده باید سعی کند با یک محرک کلامی بیمار را بیدار کند. عدم موفقیت در تحریک کلامی نشان دهنده تلاش برای بیدار کردن بیمار از طریق محرکهای فیزیکی مکرر است. اگر هیچ یک از این محرکها در ایجاد پاسخ موفق نباشند، میتوان بیمار را کاملاً بیپاسخ درنظرگرفت. اگر بیمار در این عامل نمره ۳ بگیرد، درصورت لزوم باید از نمرات پیشفرض کما استفاده شود.
ب) سوالات LOC: از بیمار به صورت شفاهی سن و نام ماه جاری پرسیده میشود.بیمار باید بدون کمک به هر سوال ۱۰۰٪ صحیح پاسخ دهد تا امتیاز بگیرد. به بیمارانی که قادر به صحبت کردن نیستند اجازه داده میشود که پاسخ را بنویسند. بیماران آفازی یا بیمارانی که در حالت بهت و گیجی هستند و قادر به درک دستورات نیستند، نمره ۲ دریافت میکنند.به بیمارانی که به دلیل تروما ، اختلال تکلم ، مانع زبانی یا لوله گذاری قادر به صحبت کردن نیستند، امتیاز ۱ داده می شود.
ج) دستورات LOC: به بیمار دستور داده میشود که ابتدا چشمان خود را باز و بسته کند و سپس دست خود را گرفته و رها کند. توجه شود دستورات فقط یک بار قابل تکرار هستند. اگر بیمار نمیتواند از دستانش استفاده کند، میتوان دستور گرفتن با دست را با هر دستور سادهی یک مرحلهای دیگری جایگزین کرد. سعی بیمار در صورتی موفقیتآمیز تلقی میشود که تلاش انجام شود اما به دلیل ضعف، ناقص باشد.اگر بیمار دستور را متوجه نشود، میتوان دستور را به صورت بصری به او نشان داد، بدون اینکه تاثیری بر نمره او داشته باشد.به بیمارانی که دچار تروما، قطع عضو یا سایر موانع فیزیکی هستند، در صورتی که این دستورات مناسب نباشند، میتوان دستورات تک مرحلهای ساده دیگری داد.
۲. حرکت افقی چشم
این آیتم توانایی بیمار را برای ردیابی یک خودکار یا انگشت از یک طرف به طرف دیگر فقط با استفاده از چشمان خود ارزیابی میکند. این آزمون برای ارزیابی توانایی حرکتی در نگاه کردن به سمت نیمکره مقابل آسیب طراحی شده است. این مورد به این دلیل آزمایش میشود کهConjugate gaze palsies (CED) تقریباً در 20٪ موارد سکته مغزی وجود دارد. CED در سکتههای مغزی نیمکره راست و معمولاً در ضایعاتی که گانگلیونهای پایه و قشر تمپوروپاریتال را تحت تأثیر قرار میدهند، شایعتر است. آسیب به این نواحی میتواند منجر به کاهش توجه فضایی و کاهش کنترل حرکات چشم شود. اگر بیمار قادر به دنبال کردن دستور ردیابی یک شیء نباشد، محقق میتواند با بیمار تماس چشمی برقرار کند و سپس به طرفین حرکت کند. سپس میتوان فلج نگاه بیمار را با توانایی او در حفظ تماس چشمی ارزیابی کرد.اگر بیمار قادر به پیروی از هیچ دستوری نیست، حرکت افقی چشم را از طریق مانور اکولوسفالیک ارزیابی کنید . این کار با چرخاندن دستی سر بیمار از خط وسط به یک طرف و ارزیابی رفلکس چشم برای بازگشت به موقعیت خط وسط انجام میشود.اگر بیمار دچار پارزی ایزوله اعصاب محیطی است ، نمره ۱ را اختصاص دهید.
۳. آزمایش میدان بینایی
بینایی بیمار را در هر میدان بینایی ارزیابی کنید. هر چشم به صورت جداگانه، با پوشاندن یک چشم و سپس چشم دیگر، آزمایش میشود. هر ربع فوقانی و تحتانی با پرسیدن از بیمار برای نشان دادن تعداد انگشتانی که محقق در هر ربع ارائه میدهد، آزمایش میشود. محقق باید به بیمار دستور دهد که در طول این آزمایش تماس چشمی را حفظ کند و به بیمار اجازه ندهد که تمرکز خود را به سمت هر محرک تغییر دهد. با پوشاندن چشم اول، تعداد تصادفی از انگشتان را در هر ربع قرار دهید و از بیمار بپرسید که چند انگشت ارائه میشود. این آزمایش را برای چشم مقابل تکرار کنید. اگر بیمار قادر به تکلم نباشد، میتوان به او اجازه داد تا با بالا نگه داشتن تعداد انگشتانی که محقق ارائه میدهد، پاسخ دهد. اگر بیمار واکنشی نشان ندهد، میتوان میدان بینایی را با تهدید بصری آزمایش کرد (محقق یک شیء را به سمت چشم حرکت میدهد و پاسخ بیمار را مشاهده میکند، مراقب است که رفلکس قرنیه با حرکت هوا تحریک نشود).
۴. فلج صورت
فلج صورت، فلج جزئی یا کامل بخشهایی از صورت است. معمولاً این فلج در نیمه پایینی یک طرف صورت بیشتر دیده میشود. با این حال، بسته به محل ضایعه، فلج ممکن است در سایر نواحی صورت نیز وجود داشته باشد. هنگام بررسی تقارن هر حالت چهره، معاینهکننده ابتدا باید از بیمار بخواهد دندانها (یا لثههایش) را نشان دهد. سپس، از بیمار خواسته میشود تا جایی که میتواند چشمان خود را محکم ببندد. پس از باز کردن مجدد چشمان، به بیمار گفته میشود که ابروهای خود را بالا ببرد. اگر بیمار قادر به درک دستورات شفاهی نیست، باید دستورالعملها را به بیمار نشان داد. بیمارانی که قادر به درک هیچ دستوری نیستند را میتوان با اعمال یک محرک مضر و مشاهده هرگونه فلج در شکلکهای ناشی از آن، آزمایش کرد .
۵. حرکت بازو
در حالی که کف دست رو به پایین است، از بیمار بخواهید که اگر نشسته است، یک دستش را ۹۰ درجه به سمت جلو و اگر دراز کشیده است، ۴۵ درجه به سمت جلو دراز کند. در صورت لزوم، به بیمار کمک کنید تا در وضعیت صحیح قرار گیرد. به محض اینکه بازوی بیمار در موقعیت قرار گرفت، محقق باید به صورت شفاهی شروع به شمارش معکوس از ۱۰ کند و همزمان با انگشتان خود در دید کامل بیمار، شمارش معکوس انجام دهد. مشاهده کنید که آیا قبل از پایان ۱۰ ثانیه، بازو به سمت پایین حرکت می کند یا خیر. حرکت رو به پایین که بلافاصله پس از قرار دادن بازوی بیمار توسط محقق رخ میدهد، نباید به عنوان حرکت رو به پایین در نظر گرفته شود. این آزمون را برای بازوی مقابل تکرار کنید. این مورد باید برای بازوی راست و چپ به صورت جداگانه نمره گذاری شود. در صورت لزوم، ابتدا بازوی غیرفلج را آزمایش کنید. امتیاز هر بازو باید جداگانه ثبت شود، که در نهایت حداکثر امتیازِ ممکن ۸ خواهد بود. در مورد فرد قطع عضو، ارزیابی حرکتی بازو باید حذف شود، با این حال باید در امتیازدهی قطع عضو به آن توجه شود. اگر بیمار قادر به درک دستورات نیست، محقق باید دستورالعملها را از طریق نمایش ارائه دهد.
۶. حرکت پا
در حالی که بیمار در وضعیت خوابیده به پشت قرار دارد، یک پا 30 درجه بالاتر از سطح افق قرار میگیرد. به محض اینکه پای بیمار در موقعیت قرار گرفت، محقق باید به صورت شفاهی شروع به شمارش معکوس از 5 کند و همزمان با انگشتان خود در دید کامل بیمار، شمارش معکوس را انجام دهد. هرگونه انحراف پا به سمت پایین را قبل از پایان 5 ثانیه مشاهده کنید. حرکت رو به پایین که بلافاصله پس از قرار دادن پای بیمار توسط محقق رخ میدهد، نباید انحراف به سمت پایین در نظر گرفته شود. این آزمون را برای پای مخالف تکرار کنید. نمرات این بخش باید به طور جداگانه به ترتیب برای پای چپ و راست ثبت شود در صورت لزوم، ابتدا پای غیرفلج را آزمایش کنید. در مورد فرد قطع عضو، ارزیابی پای حرکتی نباید انجام شود، با این حال باید در سوابق امتیازدهی یادداشت شود. اگر بیمار قادر به درک دستورات نیست، محقق باید دستورالعملها را از طریق نمایش ارائه دهد.
۷. آتاکسی اندام
این ارزیابی برای بررسی وجود ضایعه یک طرفه مخچه انجام میشود و تفاوت بین ضعف عمومی و عدم هماهنگی را تشخیص میدهد. باید به بیمار آموزش داده شود که ابتدا انگشت خود را به انگشت معاینهکننده لمس کند، سپس آن انگشت را به سمت بینی خود برگرداند، این حرکت را 3 تا 4 بار برای هر دست تکرار کند. در مرحله بعد، به بیمار آموزش داده میشود که پاشنه خود را به سمت بالا و پایین ساق پای مخالف خود حرکت دهد. این آزمایش باید برای پای دیگر نیز تکرار شود. چشمان بیمار باید در طول این بخش باز بماند. در صورت لزوم، ابتدا سمت غیرپاراتیکی را آزمایش کنید.
۸. حسی
ارزیابی حسی از طریق سوزن زدن در قسمت پروگزیمال هر چهار اندام انجام میشود . هنگام استفاده از سوزن، محقق باید بپرسد که آیا بیمار سوزنها را احساس میکند یا خیر، و آیا سوزنها را در یک طرف در مقایسه با طرف دیگر متفاوت احساس میکند یا خیر. محقق باید مطمئن شود که از دست دادن حس ناشی از سکته مغزی است لذا باید چندین نقطه از بدن را آزمایش کند. برای بیمارانی که قادر به درک دستورالعملها نیستند، میتوان به جای سوزن، یک محرک دردناک ایجاد کرد و با استفاده از شکلک، امتیاز حسی را تعیین کرد.
۹. زبان
این مورد مهارتهای زبانی بیمار را میسنجد. پس از تکمیل موارد ۱ تا ۸، احتمالاً محقق به تخمینی از مهارتهای زبانی بیمار دست یافته است؛ با این حال، تأیید این اندازهگیری در حال حاضر مهم است. مقیاس ضربه شامل تصویری از یک سناریو، فهرستی از جملات ساده، شکلی از اشیاء تصادفی متنوع و فهرستی از کلمات است. از بیمار خواسته میشود سناریوی نشان داده شده در شکل را توضیح دهد.(برگه و شیت های مخصوصی برای این منظور طراحی شده است که محتوی عکس است). در مرحله بعد، بیمار باید لیست جملات را بخواند و نام هر یک از اشیاء نشان داده شده در شکل بعدی را بگوید. امتیازدهی این مورد باید بر اساس نتایج حاصل از آزمون انجام شده در این مورد و همچنین مهارتهای زبانی نشان داده شده تا این مرحله در مقیاس سکته مغزی باشد. از بیمارانی که دچار اختلال بینایی هستند باید خواسته شود اشیاء قرار داده شده در دستان خود را شناسایی کنند. برخلاف آیتم های قبل، در این مورد، بهترین مهارت های زبانی بیمار باید ثبت شود.
۱۰. گفتار
اختلال تکلم (دیسآرتری) فقدان مهارتهای حرکتی لازم برای تولید گفتار قابل فهم است. اختلال تکلم صرفاً یک مشکل حرکتی است و به توانایی بیمار در درک گفتار مربوط نمیشود. سکتههایی که باعث اختلال تکلم میشوند، معمولاً مناطقی مانند ناحیه قدامی اپرکولار ، ناحیه میانی پرهفرونتال و پرهموتور و ناحیه قدامی سینگولیت را تحت تأثیر قرار میدهند . این نواحی مغز در هماهنگی کنترل حرکتی زبان، گلو، لبها و ریهها حیاتی هستند.برای انجام این مورد، از بیمار خواسته میشود که از لیست کلمات ارائه شده با مقیاس سکته مغزی بخواند، در حالی که معاینهکننده، بیان و وضوح گفتار بیمار را مشاهده میکند.بیمار اینتوبه نباید بر اساس این مورد امتیازدهی شود، در عوض باید وضعیت را در اسناد امتیازدهی ذکر کرد.
۱۱. خاموشی و بیتوجهی
ممکن است معاینهکننده اطلاعات کافی درباره این مورد را در موارد قبلی برای نمرهدهی صحیح به بیمار به دست آورده باشد. با این حال، در صورت وجود هرگونه ابهام، معاینهکننده باید این مورد را از طریق تکنیکی به نام «تحریک همزمان دوگانه» آزمایش کند.تحریک همزمان دوگانه با بستن چشمان بیمار و درخواست از او برای شناسایی طرفی که معاینه کننده او را لمس میکند، انجام میشود. در این مدت، معاینه کننده به طور متناوب بیمار را در سمت راست و چپ لمس میکند. سپس، معاینه کننده همزمان هر دو طرف بیمار را لمس میکند. این کار باید روی صورت، بازوها و پاهای بیمار تکرار شود. برای آزمایش خاموشی در بینایی، معاینهکننده باید یک انگشت را جلوی هر یک از چشمان بیمار نگه دارد و از بیمار بخواهد که مشخص کند کدام انگشت یا هر دو در حال تکان خوردن هستند. سپس معاینهکننده باید به طور متناوب هر انگشت را تکان دهد و هر دو انگشت را همزمان تکان دهد.